کوهنوردی رشته ای مفرح و مورد علاقه بسیاری است (گر چه آن را ماجراجویی می دانند نه ورزش) که همواره مشتاقان خود را دارد و ایران به واسطه کوهستانی بودن پتانسیل بالایی در گرایش مردم به خصوص جوانان دارد.
از سویی دیگر ورود بدون «ضابطه» به این رشته ورزشی در دل خود آسیب های جبران ناپذیری دارد که آنرا از دیگر رشته های ورزشی انفرادی و گروهی متمایز می کند، یکی از این تفاوت ها، «تبعیت» تمام قوانین و آموزش ها و تخصص ها از «طبیعت» است از طرفی چون همانند سایر رشته های ورزشی در اماکن خاصی که امکان امداد آنی وجود دارد صورت نمی گیرد بر اهمیت آموزش و امنیت آن می افزاید.
در بروز فجایعی مانند سقوط بهمن دیزین، فاجعه کول جنو، سقوط بهمن دره مسیر قله پرسون و اغلب حوادثی از این دست، ردپای دیکتاتوری مربی و سرپرست تیم و اصرار و پافشاری بر ادامه اشتباه در شرایط با ریسک بالا دیده میشود. در حالی که هواشناسی کوهستان از یک هفته قبل احتمال بارشهای بسیار خطرناک برای منطقه زاگرس را میدهد، در شرایط برف و کولاک شدید گردنه دیزین و چندین متر برف که از قبل در منطقه باریده، در حالی که پس از یک برف سنگین و آفتابی شدن هوا که احتمال سقوط بهمن را چندین برابر میکند از بدترین مسیر قصد صعود به قله پرسون را داریم و کماکان اصرار بر ادامه اجرای برنامه داریم، باید منتظر چنین فجایعی باشیم و البته نکته قابل تأمل آنکه تمام این فجایع از سوی افرادی انجام میگیرد که عناوینی همچون مربی رسمی، حرفهای و پیشکسوت را یدک میکشند.