کوهنوردی و احساس مسئولیت
- نوشته شده توسط خلیلی
- دسته: آموزشی
محیط کوهستان علیرغم تمام لطافت و زیباییهای خود روی دیگری نیز دارد. آن روی سکه اینهمه زیبایی و لطافت ممکن است سقوط، یخ زدن، پرت شدن، گم شدن و امثال آنها باشد. متاسفانه در بسیاری از موارد حوادث رخ داده ناشی از بی مسئولیتی راهنمایان و سرپرستان و در برخی موارد ناشی از اشتباهات فردی است، برخی از این قصور و کوتاهیها عبارتند از:
عدم وجود سابقه و تجربه کافی، بنحوی که اخیرا به وفور شاهد هستیم افرادی که بیش از دو یا سه بار آنهم نه بصورت جدی کوهپیمایی کردهاند اقدام به تشکیل گروه کرده، عضوگیری میکنند و جالب آنکه در عکسها هم آنها را در پیشانی گروه بعنوان سرپرست و راهنما میبینیم. نتیجه آنکه در یکی از پیش پا افتادهترین مسیرهای کوهپیمایی مانند باغچه خلیل مفقود میشویم.
عدم آشنایی با مسیر صحیح و پیمودن مسیر از طریق آزمون و خطا نیز یکی دیگر از مواردی است که ممکن است به فاجعه بیانجامد. میتوان با مطالعه گزارشهای گروههایی که قبلا این مسیر را طی کرده اند و دیدن عکسهای مسیر، بهره گرفتن از کمک و راهنمایی افرادی که مسیر را قبلا پیمودهاند و البته استفاده از مسیرهای ثبت شده توسط جی.پی.اس به شرط آنکه به نحو صحیح ثبت شده باشند ریسک خطر را کاهش داد. متاسفانه باید خاطر نشان کرد برخی از مسیرهای ثبت شده که از اینترنت دانلود میکنیم فاقد ارزش علمی هستند و در هنگام اجرای مسیر به مشکلات بسیاری بر میخوریم. تاکنون به چندین مورد استفاده از مسیرهای ثبت شدهای که متاسفانه ضریب خطای بسیار بالایی داشتهاند برخوردم.
عدم همراهی و همگامی با یکدیگر نیز از مواردی است که ریسک خطر را بالا میبرد و ناشی از بی مسئولیتی افراد است. شاید این قانون نانوشته را شنیده باشید که: قویترین فرد به پای ضعیفترین فرد گام برمیدارد. عدم رعایت این موضوع ممکن است منجر به فجایعی نظیر آنچه سال گذشته در صعود یکی از گروههای کوهنوردی به قله لوارک شد و طی آن یکی از اعضای گروه مفقود شد بیانجامد. شاید بهتر است اگر نمیتوانیم با گروه هماهنگ باشیم اصلا به این طریق به کوه نرویم.
نکته ظریفی که انتظار میرود حتما به آن توجه شود تناسب برنامه با تواناییهای افراد شرکت کننده در آن است. بارها شاهد بودیم فراخوان صعود به فلان قله داده میشود، افراد ثبت نام میکنند در طول مسیر معلوم میشود که برخی قادر به ادمه مسیر نیستند.
پس نسبت به تواناییهای خود واقع بین باشیم و در ضمن در فراخوانها نیز میزان دشواری و طول مسیر، فنی بودن یا نبون آن را ذکر کنیم.
عدم توجه به پیش بینیهای هواشناسی یکی از مواردی است که میتواند منجر به بروز فجایع هولناکی شود.
در حالی که امروزه سایتها و منابع بسیار موثقی در این خصوص وجود دارند شخصا شاهد آن بودم که راهنمای یکی از گروههای کوهنوردی اطلاع از وضعیت جوی و دمای هوای منطقه در روز صعود را امری اضافه میپنداشت، در حالی که انسان در مقابل صاعقه، سیل، طوفان و مه عملا خلع سلاح میشود. البته این ناشی از فرهنگ علمگریزی و علمستیزی است که در برخی از ما نهادینه شده تا جایی که برخی داشتن باتون کوهنوردی را سوسول بازی مینامند!
غرور بیجا یکی از آفتهای کوهنوردی است. این که شما چند بار دماوند یا آزادکوه را صعود کردید به اینکه در حال حاضر در مسیر کدام قله هستید ارتباطی ندارد، هر منطقه شرایط و آب و هوا و دشواریهای خود را دارد.
چند سال قبل پدر و پسری که قصد فرود به آهار از توچال را داشتند با مخالفت عده زیادی از حاضرین روی قله مواجه شدند. پدر با بیان اینکه من سختتر از اینها را رفتم باعث گم شدن و در نهایت یخ زدن خود و فرزندش به علت گم شدن در مه شد. دوست عزیز شما از رینهولد مسنر با تجربه تر نیستید، توجه کنید به پیام مسنر: "در بهار سال 1971 میلادی برای صعود به قله دماوند به کشور زیبای شما سفر کردم. به هنگام صعود به قله دماوند و در جایی نزدیک قله کاملا مایوس شدم. توفان شدید، مه غلیظ و انبوه برف تازه باریده از موانع صعودم بودند."
انجمن پزشکی کوهستان ایران