12% از همه کسانی که پا به ارتفاعات بالای 3000 متر می گذارند، دچار کوه گرفتگی می شوند. همچنین 67% از کسانی که با سرعت به ارتفاعات بالای 4000 متر صعود می کنند، گرفتار ارتفاع زدگی می گردند.
از میان بیماران دچار کوه گرفتگی، 3% آنان گرفتار خیز مغزی می شوند. خیز مغزی ، بیش از همه در صعودهای بلند – بویژه در کوه نوردانی که از اکسیژن استفاده نمی کنند- دیده می شود.
سیر و پیش آگهی بیماری: خیز مغزی، شکل شدید و غالبا کشنده کوه گرفتگی است که پیشرفت سریعی دارد. این بیماری، بیشتر به دنبال کوه گرفتگی حاد پدید می آید و در کسانی دیده می شود که با وجود نشانه های کوه گرفتگی حاد (سردرد، تهوع، کسالت و... ) به صعود ادامه می دهند. در برخی موارد، حضور بلند مدت در ارتفاعات بالا (مانند زمین گیر شدن در بارگاه آخر) نیز موجب پیدایش بیماری شده است. با توجه به سرشت غافلگیر کننده بیماری و سرعت پیشرفت آن، کوچکترین تاخیر در تشخیص و درمان موجب مرگ بیمار می شود.
نشانه های بیماری: در بیشتر موارد، نخست نشانه های کوه گرفتگی حاد مانند تهوع، سردرد، ضعف و بی اشتهایی در بیمار دیده می شود
در صورت ادامه صعود (و گاهی حتی با ماندن در همان ارتفاع) نشانه های ویژه خیز مغزی مانند عدم تعادل، سردرد، تغییر رفتار، افت هشیاری و ... آشکار می شوند. ترتیب پیدایش نشانه ها معمولا به صورت زیر است:
1 - گیجی و سردرگمی
2 – تغییر رفتار و برخوردهای غیر منطقی
3 – خستگی و واماندگی
4 – عدم تعادل در راه رفتن
5 – اختلال در گفتار
6 – استفراغ
7 – توهمات دیداری و شنیداری
8 – کوری یا اختلالات بینایی
9 – فلج یک عضو
10 – حمله های تشنج
11 – فلج کامل
12 – کما
از میان نشانه های بالا، تشدید سردرد، استفراغ پیاپی، خواب آلودگی شدید، حواس پرتی پیش رونده و تشنج را باید بیشتر جدی گرفت، زیرا بیانگر پیشرفت بیماری و وخیم شدن حال بیمار هستند.
ارزیابی بیمار: عدم تعادل و تلو تلو خوردن، سردرگمی و حواس پرتی، ضعف و خواب آلودگی از یافته های کلیدی تشخیص خیز مغزی هستند. از دیگر یافته ها می توان به افزایش ضربان و تنفس و تورم صورت و دستها اشاره کرد. سردرد متمرکز در پس سر نیز از نشانه های مهم است. از آنجایی که بیمار عموما به مشکل خود آگاهی ندارد، همراهان وی در تشخیص زودهنگام بیماری و آغاز روند درمان نقش کلیدی دارند. متاسفانه بخاطر ناآگاهی بیشتر کوه نوردان نسبت به این بیماری، دیگران هنگامی متوجه وضع خطرناک بیمار می شوند که او از پای در آمده و به پایان کار نزدیک شده است.
پیشگیری: در روند پیشگیری از خیز مغزی، باید به نکته های زیر توجه کرد:
کوه نوردان سیگاری و الکلی باید پیش از آغاز صعود، مصرف سیگار و الکل را قطع کنند.
صعود آرام و تدریجی، یکی از مهمترین راهکارهای پیشگیری از بیماریهای ارتفاع ( بویژه خیز مغزی ) است.
در روزهای نخست حضور در ارتفاع، از کار جسمی سنگین خود داری کنید.
در ارتفاعات بالا، مصرف اکسیژن در طول شب می تواند در پیشگیری از بیماری موثر باشد.
اثر داروهایی مانند استازولامید و دگزامتازون در پیشگیری از کوه گرفتگی مورد سوال است. از سوی دیگر، اثرات جانبی این داروها بسیار جدی و گاهی خطرناک است. بنا بر این کاربرد آنها برای پیشگیری از بیماری، توصیه نمی شود.
درمان: خیز مغزی یک فوریت (اورژانس) پزشکی است. درمان اصلی و قطعی بیماری، پایین آوردن بیمار از ارتفاع است. گاهی حتی دویست متر کاهش ارتفاع هم می تواند نجات بخش باشد. یادمان باشد که هیچ اقدام درمانی دیگری نمی تواند جای کاهش ارتفاع را بگیرد. درمانهای دیگر مانند کیسه فشار (گامو)(اطلاعات بیشتر در زمینه محفظه پر فشار را در مقالات علمی همین سایت ملاحظه نمایید)، اکسیژن، دگزامتازون و ... همگی نقش کمکی دارند و به هیچ روی نمی توانند جانشین پایین آوردن بیمار شوند.
بهبود حاصل از این روشها گذراست و نباید از آن به عنوان فرصتی برای ادامه صعود استفاده کرد. کیسه فشار – بویژه اگر با تجویز دگزامتازون همراه شود – در روند ایجاد فرصت برای پایین آوردن بیمار، بسیار موثر است. با توجه به سبکی نسبی کیسه گامو (حدود هفت کیلوگرم) این کیسه را باید در لیست لوازم حیاتی تمامی صعودهای بلند جای داد. اکسیژن نیز نقشی اساسی در بهبود نشانه های بیماری دارد. حتی در صعودهای بی اکسیژن، باید یکی – دو کپسول اکسیژن با ضمایم آن در لیست لوازم همگانی تیم قرار گیرد. از میان داروهای موثر بر خیز مغزی، نخست به دگزامتازون و سپس به استازولامید می توان اشاره کرد. برای مهار تهوع می توان از پرومتازین کمک گرفت و ایبوپروفن برای تسکین سردرد موثر است.