استقامت هوازی ( قلبی – عروقی)
- نوشته شده توسط خلیلی
- دسته: آموزشی
استقامت هوازی توانایی بدن شما برای انجام ورزشهایی مانند دویدن، پیاده روی، شنا، دوچرخه سواری و در واقع هر چیزی که دستگاه هوازی (ریه، قلب، رگهای خونی) شما را به کار میگیرد است تا برای مدت زمان طولانیتر تمرین کنید.
اگر به زبان ساده بخواهیم آن را بیان کنیم، فرض کنید مشغول فوتبال بازی کردن هستید، اگر بعد از مدتی بریده بریده حرف بزنید و توانایی ادامه را نداشته باشید یعنی استقامت هوازی شما کم است، اما چنانچه مدت زمان زیادی مشغول به فعالیت باشید و دیر احساس خستگی کنید، از آمادگی هوازی و استقامت قلبی عروقی خوبی برخوردار هستید.
قلب و ریه بدن شما را با اکسیژن سوخت رسانی می کنند که مورد نیاز عضلات شماست. این گونه عضلات مطمئن می شوند که اکسیژن کافی برای انجام تمرین را در اختیار دارند.
بنابراین به طور علمی کارآیی قلب و عروق و ریه برای رساندن اکسیژن به بافت و توانایی برداشت اکسیژن توسط بافت و نیز قابلیت دفع CO2 توسط قلب و عروق و ریه را استقامت قلبی تنفسی گویند.
از اسطورهسازی تا استعدادکُشی در کوهنوردی
- نوشته شده توسط خلیلی
- دسته: مطالب
در این حیطه هم مثل خیلی از کارهای دیگر افراط و تفریط بوده و هست یعنی همیشه یا از این طرف بام باید بیفتیم یا از آن طرفش.
شکی نیست که در تاریخ کوهنوردی اسطورههای فراوانی داشتیم که بعضاً خودشان و کارهایشان بینظیر و تکرار نشدنی بوده و هست و قطعاٌ باید به آنها به دید احترام نگریست و یادشان را گرامی بداریم و در صورت امکان راهشان را ادامه دهیم؛ بزرگانی چون زندهیادها شیخی و رابوکی و ... که به نوعی در رشته و سَبک خود بنیانگذار و رکورددار بودند را باید افق دید خود قرار داده و رفتار و کردار و کارهایشان را الگوی خود قرار دهیم. هرچند این کار تابحال به نیکی انجام نشده.
از طرفی نباید به گونهای باشد که هر کسی را که در کوهستان جان خود را از دست داده و به تعبیری نادرست، "قربانی" شده را تقدیر و تقدسش کنیم چهبسا حوادثی که با خطاهای فنی و فکری خود شخص اتفاق افتاده و یا حوادثی که بخاطر کمبود تجهیزات یا توانایی یا انجام کاری غیرمعمول و در زمان نامناسب و برخلاف قرار اولیه انجام شده و منجر به حادثه و فاجعه شده ولی بخاطر احترام به آن شخص متوفی، نه تنها خطاها اعلام نمیشود بلکه او را قهرمان هم مینامیم! که این کار نوعی جفا به جامعه و رشته کوهنوردی هست و شاید بخاطر این تقدسسازی، خودمان ناخواسته باعث تکرار این حوادث توسط اشخاص دیگر هم میشویم.
نتیجه این کار باعث ایجاد تفکری نادرست هم شده که عدهای آرزوی مُردن و ماندن لای سنگها و یخهای کوهستان را داشته باشند و شاید برای رسیدن به این آمال، گاهی تعجیل هم میکنند و در شرایط نامساعد دل به مخاطرات طبیعی کوهستان میدهند تا بلکه زودتر یک "قهرمان مُرده" دیگر در این راه بشوند. در صورتی که هدف از کوهنوردی، بدست آوردن سلامتی و زندگی بهتر و زیباتر است نه مردن و ناقص شدن و ناپدید شدن.