حرکت یک گروه کوهپیمایی همیشه باید به شکل ستونی و به صورت منظم و پشت سر یکدیگر انجام شود و تا پایان کار صعود و بازگشت باید نظم ستون حفظ گردد.
هر شخص در ستون جایگاهی دارد که توسط سرپرست گروه تعیین می گردد. نظم و انضباط می تواند بخشی از ایمنی شما را تضمین کند.
نفر اول گروه (سرقدم): نفر اول به عنوان هماهنگ کننده در سرعت پیمایش و از افراد با تجربه گروه می باشد که توانایی مسیر یابی و هدایت گروه را دارد.
نفر آخر گروه(اکیپ جمع کن):یکی از قویترین و با تجربه ترین اعضای گروه است.مراقبت از افراد گروه بر عهده اوست تا کسی از گروه جدا نشود و تا آخر برنامه با نفر اول گروه در ارتباط میباشد (ارتباط می تواند از طریق سوت،بیسیم و..باشد)
چنانچه یکی از اعضای گروه در پیمایش کندتر از دیگران حرکت کند واز نظر تکنیکی معادل اعضای گروه نباشد،بهتر است پشت سر نفر اول قرار گیرد.
سرپرست گروه یا سرپرست برنامه میتواند به عنوان نفر اول یا نفر آخر در گروه قرار گیرد یا در میان گروه حرکت کند و همه حرکات و روند کار اعضاء را کنترل کند.
برنامه ریزی،گذر زمان،کنترل کمی و کیفی برعهده سرپرست است.
تمرین هایی که قدرت عضلات را افزایش می دهد و از ضعیف شدن عضلات جلوگیری می نماید اصولاً به سه گروه تقسیم می شوند.
تمرینات ایزومتریک : در این تمرینات نیرو به بدن اعمال می شود بدون آنکه مفاصل و اعضای بدن حرکت نماید، مثل آنکه با دست به دیوار فشار وارد نماییم.
تمرینات ایزوتونیک : در این تمرینات نیروی ثابتی به بدن وارد می شود و اعضای بدن این نیروی ثابت را در بدن جابجا می کند . مثل تمرین با وزنه یا قرار دادن وزنه روی شانه و نشستن و برخاستن با آن.
تمرینات ایزوکنتیک : در این تمرینات نیروی ثابت به بدن اعمال نمی شود بلکه حسب موقعیت بدن نیروی متناسبی به بدن وارد می شود و در عوض سرعت حرکت اعضای بدن بطور ثابت صورت می گیرد.
در حقیقت کار کردن برای افزایش قدرت یعنی کار کردن با وزنه به صورتی که عضلات تحت فشار قرار گیرند. البته تمرینات ایزوکنتیک شاید بهترین روش باشد ولی دسترسی به وسایل آن مشکل است. اما روش ایزومتریک بدون کمترین وسیله خاص و روش ایزوتونیک با وسایل ساده تر قابل اجرا است.انتخاب نوع تمرینات بر حسب نیاز و امکان دسترسی به وسایل صورت می گیرد.
مصرف بیرویه دارو و نداشتن برنامه غذایی سالم و مناسب ممکن است باعث ایجاد اختلالهایی برای کوهنوردان شود و در نهایت سلامت آنها را به خطر بیندازد.
به گزارش ایسنا، تحقیقاتی درباره شرایط سلامت و تغذیه کوهنوردان در دانشگاه باسک اسپانیا انجام شده است. در این بررسیها مشخص شد اثر داروها و غذاهایی که کوهنوردان مصرف میکنند بر یکدیگر میتواند سلامت آنها را به خطر بیندازد. بنابراین استفاده کوهنوردان باید شدیدا زیر کنترل قرار داشته باشد.
به گفته محققان باید فعل و انفعالات بین داروهای مصرفی کوهنوردان و مواد غذایی مورد استفاده آنها کنترل و بررسی شود.
مواردی که معمولا باعث کاهش کارایی کوهنوردان میشوند عبارتند از کاهش گلیکوژن در عضلات، افزایش تغییرات پروتئینها، عدم تعادل در وجود هیدروالکترولیتها و کوهزدگی.
تغذیه مناسب یکی از موارد مهم برای برقراری سلامت کوهنوردی بوده و مصرف دارو برای جلوگیری از این مشکلات اجتنابناپذیر است.
با این حال مصرف این داروها باید تحت کنترل باشد تا با غذاهایی که کوهنوردان مصرف میکنند اختلال ایجاد نکند.
بسیاری از افرادی که در کوهنوردی تجربه کمی دارند این مسئله را رعایت نمیکنند و مشکلاتی از جمله افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون، کاهش هموگلوبین، افزایش تنفس و غیره برای آنها پیش میآید.
در ارتفاع بالاتر از 4 هزار متر این مسئله عادی است که اشتها کم شود و وزن کوهنورد کاهش یابد. در این ارتفاع کوهزدگی پیش میآید که نشانههای آن سردرد، سرگیجه، بیخوابی، حالت تهوع، خستگی و کم شدن اشتهاست. این نشانهها غالبا در 6 تا 10 ساعت اولیه صعود به ارتفاع ایجاد میشود و در دومین یا سومین روز در کوهستان به اوج خود میرسد. در ارتفاع بین 4 هزار تا 5 هزار و 800 متر، 67 درصد کوهنوردان دچار این مشکل میشوند.
کنترل نکردن کوهزدگی باعث تورم مغزی میشود که بسیار خطرناک است. تحقیقات اخیر نشان داده است که انجام 12 جلسه (2 تا 4 جلسه در هفته) فعالیت هوازی – غیر هوازی در ارتفاع 4 هزار متر باعث جلوگیری از کوهزدگی میشود.
محققان با توجه به مصرف دارو در کوهنوردان فعل و انفعالات بین مواد غذایی و داروها را بررسی کردند در این بررسیها نتایج زیر به دست آمده است:
در ارتفاع بالا اشتها کم میشود. باید به مصرف داروی کوهزدگی در این حالت توجه کرد زیرا مصرف این داروها ممکن است نشانهها را پنهان کنند و کوهنورد به حرکت خود ادامه میدهد اما در ارتفاع بالاتر بدن او نتواند به شرایط عادت کند.
افرادی که معمولا بدون تجهیزات ایمنی در معرض برف یا یخ به خصوص در نواحی قطبی و یا ارتفاعات قرار می گیرند معمولا دچار بیماری برف کوری شده و چشمان آنها دچار آسیب دیدگی می شود.
برف کوری یک مشکل چشمی دردناک است که با نور بیش از حد از نور ماورا بنفش (UV) ایجاد می شود. هنگامی که نور UV بیش از حد به قرنیه برخورد می کند، باعث آفتاب سوختگی می شود. نام دیگر برف کوری، فوتوکراتیت است. از نظر پزشکی، واژه ی فوتوکراتیت photokeratitis برای برف کوری به کار می رود و شبیه به سوختگی قرنیه و ملتحمه چشم می باشد.
برف کوری ویژگی هایی دارد که اشعه های ماورای بنفش بیشتری را به چشم شما می فرستد. در دماهای شدید سرد و خشک، خشکی می تواند نقش ایفا کند و باعث شود که فوتوکراتیت در ارتفاعات بلندتر متداول شوند.کاهش بینایی ناشی از برف کوری اکثر اوقات موقت است و کم کم به کوری دائمی منجر می شود و علائم چشمی حدود 18 تا 24 ساعت بعد بهبود می یابند
دلایل برف کوری:
فوتوکراتیت ناشی از نور طبیعی یا مصنوعی UV است. قسمت "فتو" به معنی "نور" است و کراتیت التهاب قرنیه است.قرنیه، بافت شفاف و مخروطی شکلی دارد که چشمان شما را پوشش می دهد. قرنیه حاوی رگ های خونی نیست، بنابراین نیاز به اشک دارد که مرطوب شده و سالم بماند.
بیرونی ترین لایه قرنیه، اپیتلیوم نامیده می شود. هزاران انتهای عصبی دارد که قرنیه را بسیار آسیب پذیر و حساس به درد می کند.هنگامی که نور UV بیش از حد به قرنیه می تابد، این لایه خارجی حساس ملتهب می شود و باعث ایجاد احساس سوزش یا خارش می شود.
نور خورشید می تواند باعث برف کوری شود ؛ اشعه ماورا بنفش منعکس شده از ماسه، برف و آب می تواند قرنیه را بسوزاند.نور از چراغ جوشکاری، لامپ های خورشیدی و غرفه های دباغی نیز می تواند موجب التهاب قرنیه شود و در نهایت منجر به برف کوری می شود. افرادی که از تجهیزات جوشکاری استفاده می کنند، به طور خاص مستعد "فلاش جوشکاری" هستند - نامی دیگر برای برف کوری.