ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

یک حادثه و تجارب آن

میخواهم برای انتقال تجربه ای به عقب برگردم ( ۳۱ سال پیش ) از نظر خودم واکاوی کنم اتفاقات زمان گذشته ای را که خاطره خوبی از آن ندارم .
جوانانی بودیم با میانگین سنی ۲۰ سال پر از شور و شوق و جویای نام کنجکاو برای رسیدن یا شاید زود رسیدن . بله زود رسیدن !
چرا که معلم و مربی داشتیم که هر چه می‌دانست بدون خساست معنوی و مادی در اختیارمان گذاشت ( حتی جان شیرینش را ) .
آنچه که در آن زمان مرسوم نبود !( همه چیز را رایگان انتقال دادن ) .
باید سال ها می‌گذشت تا تجربیات گران به شما می‌رسید ، و این کسب تجربیات و فوت و فن برای ما فقط در مدت ده ماه دست یافتنی شد .
ماجرا مربوط به اوایل مهر ۱۳۶۹ تا ۱ مرداد ۱۳۷۰ می باشد .
اتفاقات دهه ۶۰ سنگنوردان همدانی خود روایتی عاشقانه و گاهی یک تراژدی بوده همه و همه تاثیر گذار بر این حادثه بود که بحث راجب آن مجال این زمان نیست .
همانطور که اشاره شد جوانانی بودیم پر از شور و شوق و هیچ تجربه ای از یک حادثه تلخ و سنگین نداشتیم و مربی ما نیز !!
محمد ( حاج ممد صدایش میکردیم ) چنان انتقال مطالب را بدون کم و کاست در اختیار شاگردان گذاشت که مطمئن بود پابه پای او مثل تمریناتی که داشتیم کار را به پایان خواهیم رساند.

غافل از اینکه چیزی در کمین است که هرگز او را لمس نکرده بودیم، آن هم خطر .... !
آگاهی و یا بهتر بگویم بی توجهی به موقعیت زمانی و مکانی ، زیر ساختی بود که باعث شد خطر را در آغوش بگیریم مثل یک معشوق جانی ....!
عشق رساندن جوانان به ستیغ علم کوه آن هم از مسیر دیواره و از دو مسیر به صورت همزمان با شش کرده رویایی بود که در سر داشتیم و علاوه بر آن رکوردی بود که باید بر جای می‌مانست و آن هم صعود اولین کرده ی مستقل شانزده ساله ها به دیواره علم کوه .
ولی صد افسوس حاج محمد خود قربانی این رویا شد
میخواهم برگردم به اشتباهات آن دوره که جوانان امروز دیگر آزمون و خطا نکنند .
در زیر فهرستی از اشتباهاتی که منجر به این حادثه شد ( از دیدگاه خودم ) نقل میکنم امید است که مورد استفاده علاقمندان به ورزش دیواره نوردی قرار گیرد :

صعود در زمان غیر استاندارد ( ۹ صبح )

 

صعود شش کرده به صورت همزمان

عدم توجه به شلوغی مسیرها و پای دیواره

عدم شناخت بصری سایر افراد از دیواره ( به نظر بهتر بود جهت هم هوایی و شناخت از مسیر دیواره اعضا در ابتدا گرده آلمان ها را صعود میکردند تا آشنایی مختصری از دیواره کسب کنند.

عدم رعایت فاصله زمانی کرده ها به سمت دیواره از کف علم چال و تجمع آنها در ابتدای شکاف یخچالی و گل سنگ ها

عدم اطلاع رسانی به سایر تیم های مستقر در علم چال بابت اجرای این ایده که در نهایت ضعف بیشتر در این موضوع باعث شد افرادی که جهت بارگذاری تا پای دیواره رفته بودند در مسیر برگشت بدون دید کافی از ما که در زیر گل سنگ ها بودیم و فقدان کنترل مناسب و مسیریابی منجر به این شد که ریزش سنگ ها به صورت غیر طبیعی اتفاق بیفتند و سنگ با سر فقید محمد رضا خدایاری برخورد کند .

عدم آشنایی نفرات با سیستم امداد و نجات در دیواره که در صورت اتفاق این حادثه بر روی دیواره در آن زمان می‌توانست بر میزان کیفی و کمی حادثه اضافه کند و تعداد تلفات احتمالا بیشتر شود.

در پایان امیدوارم که درج این مطالب بابی باشد برای سایر عزیزانی که در اتفاقاتی مشابه شاهد و ناظر بودند ولی هیچگاه این اشتباهات فردی و گروهی جهت کسب تجربه و پیشگیری های آتی در اختیاری عموم قرار نگرفته .
از مربی و دوست ارجمندم جناب آقای ایرج صفا دوست که در این مسیر گزارش نویسی مرا راهنمایی کردند بسیار سپاسگزارم

علیرضا امزاجردیان
۱۴۰۱/۵/۱۴

انجمن پزشکی کوهستان ایران

آمار سایت

2886889
امروزامروز1425
دیروزدیروز815
این ماهاین ماه37521
کل بازدید کنندگانکل بازدید کنندگان2886889
آی پی شما :3.145.88.241

رزو تبلیغات

جهت تبلیغات شغل خود در سایت با شماره  09368194627  تماس بگیرید

چه کسی آنلاین است؟

ما 1411 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

تبلیغات شما