توانایی های فنی و آمادگی جسمانی تاثیر بسیار مهم و بسزایی در اجرای برنامه های کوهنوردی دارند، اما سوال اینجاست که تا چه میزان در خصوص توانایی های ذهنی و روانی، قدرت مدیریت و مهم تر از همه قدرت تصمیم گیری عاقلانه و منطقی و البته انتخاب صحیح در لحظه، مهارت داریم؟ قرار گرفتن در موقعیت های استرس زا و خطرناک، بویژه در کوهنوردی تیمی مسئولیت سرپرست و راهنما را دوچندان می کند. در اینجا به برخی از این موقعیت ها و نتایج حاصل از آنها طی اجرای برنامه های گروهی اشاره می شود....
۱موقعیت «groupthink» یا گروه زدگی و خِرَد جمعی: در این حالت میل به همگرایی و هماهنگیِ بیش از اندازه در گروه، منجر به اتخاذ تصمیم اشتباه می شود. نزدیکی و همبستگی زیاد افراد گروه و قرار گرفتن در موقعیت استرس زا و فشار مهم ترین دلیل بروز این وضعیت است که از مهم ترین نشانه های این وضعیت می توان به موارد زیر اشاره داشت
خوشبینی و مثبت اندیشی بیش از حد و یا عدم دوراندیشی موجب می شود تا متوجه وخامت وضعیت موجود نباشیم (عمدتا ناشی از بی مسئولیتی و بی سوادی سرپرست)
قرار گرفتن در موقعیت خِرَد جمعی همواره نتایج مثبتی به همراه ندارد، در این وضع افراد گروه ممکن است از بیان دیدگاه های خود و هشدار درباره خطرات احتمالی خود داری کرده و مایوس شوند (در این حالت فرد می گوید بگذار هر تصمیمی گرفته اند عملی کنند به من چه)
اعتقاد راسخ، کورکورانه و لجوجانه به درستی نظر و تصمیم خود بدون توجه به عواقب احتمالی آن (صعود کردن به قله در شرایط برف و کولاک، رسیدن به قله در ساعت 4 بدون تجهیزات و بازنگشتن از قله!)
عدم ابراز عقیده از سوی فرد به دلیل فشار ناشی از سرکوب نظرِ هر چند صحیح و منطقی اما مخالف در گروه. این حالت معمولا در گروه هایی که سرپرست و مربی به درجه خدایی رسیده است رخ می دهد.
خود سانسوری ناشی از این فکر که تفکر فرد ممکن است مورد توجه و یا مورد فهم اعضاء گروه قرار نگیرد باعث می شود تا فرد از اعلام نظر خود داری کند.
افراد گروه از سرپرست یا مربی و مجموعه تیم در مقابل افکار و نظریاتی که ممکن است با اهداف گروه و سرپرست تناقض و اختلاف داشته باشد محافظت می کنند، هرچند این افکار منطقی و صحیح باشند.
۲ موقعیت «Cognitive Dissonance» یا ناهماهنگی شناختی: این حالت معمولا در نتیجه وجود تفکرات و عقاید متفاوت و یا قرار گرفتن در معرض موقعیت های متضاد و متناقض که باید منجر به تصمیم گیری و انتخاب شوند بروز می کند. در حال عبور از منطقه ای هستید که بر اساس آموخته های تئوری امکان سقوط بهمن وجود دارد، از سوی دیگر بارها از چنین موقعیتی به سلامت عبور کردید. مهم ترین موضوع در این موقعیت، قدرت تصمیم گیری و انتخاب همراه با دور اندیشی و کاستن از عواقب احتمالی انتخاب است، یک تصمیم گیری اشتباه و احساسی در این موقعیت می تواند منجر به بروز فاجعه انسانی شود (یکی از حلقه های مفقوده کوهنوردی ما)
۳ موقعیت «Escalation of commitment» یا اصرار و الزام به صعود: این وضعیت هنگامی رخ می دهد که برنامه ریزی قبلی ما با وضعیت فعلی و پیش آمده همخوانی ندارد اما کماکان و به اصرار، خواهان ادامه اجرای برنامه هستیم. در این حالت قادر به درک موقعیت و وخامت اوضاع نیستیم و تمام تفکرما بر اجرای برنامه به هر قیمت متمرکز است.
این موقعیت یکی از مرگبارترین موقعیت ها و وضعیت های کوهنوردی محسوب می شود که منجر به از دست رفتن جان و سلامت عده بسیاری شده است. از نمونه های وطنی این وضعیت می توان به حادثه بهمن دیزین، صعود کول جنو، صعود برودپیک و بسیاری از نمونه های دیگر اشاره داشت. اصرار به ادامه برنامه علی رغم تغییر شرایط آب و هوایی، کاهش توانایی های جسمی افراد،پایان یافتن منابع آب و انرژی و امثال آنها از جمله نمونه های قرار گرفتن در این موقعیت می باشند.
ترجمه: پویا سلیمانی
انجمن پزشکی کوهستان ایران