ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

فرهنگ کوه‌نوردی و نقش آن در بروز حوادث

یکی از مسائلی که همواره در جامعه‌شناسی مورد بحث قرار می‌گیرد بحث جوامع و گروه‌ها و در پی آن فرهنگ‌ها، خُرده فرهنگ‌ها و البته ارزش‌های حاکم بر آنهاست. از آنجایی که کوه‌نوردان را می‌توان یک جامعه یا گروه محسوب کرد، ارزش‌ها و نوع نگرش حاکم بر این گروه یا اجتماع نقش به‌سزایی در شکل‌گیری نوع و چگونگی فعالیت‌های آنان و البته نتایج و پیامدهای حاصل از این نوع نگرش و ارزش‌ها دارد، شاید خالی از فایده نباشد که به نقش و جایگاه برخی ارزش‌های اشتباهی که در کوه‌نوردی ما حاکم شده در بروز حوادث این رشته ورزشی اشاره داشته باشیم.



عشق یا جنون؟
شاید مرزی به باریکی یک تارِ مو مابین تعریف عشق و جنون باشد. این طرز فکر اشتباه که اصولاً از منظر روانشناسی در فرهنگ شرق به‌وفور یافت می‌شود، در کوه‌نوردی و میان کوه‌نوردان ما بسیار به چشم می‌آید. هر کس که در کوه جان خود را از دست بدهد را عاشق کوه و کوه‌نوردی می‌نامیم! و تعجب آنکه هر چه درجه اشتباه ( با عرض پوزش در برخی موارد حماقت) در میان عزیزانی که جان خود را از دست داده‌اند بالاتر باشد، این فرد عاشق‌تر محسوب می‌شود، این یک سوال همیشگی در کوه‌نوردی ما بی‌جواب مانده است که کوه‌نوردی می‌کنیم برای زندگی یا برای مردن؟
نکته قابل تأمل در این میان، حداقل برای نگارنده این است که در مراجعات مکرری که بازماندگان برخی حوادث اخیر کوه‌نوردی برای مشاوره حقوقی و قانونی به اینجانب داشته‌اند، همگی مرگ عزیزان خود را عاشقانه می‌دانستند! مرگ‌ها و حوادثی که به راحتی هر چه تمام می‌توانستند از آن پیش‌گیری و از داغدار شدن خانواده‌ها جلوگیری کنند. شاید بی‌دلیل نباشد که «امیل دورکیم» جامعه‌شناس بزرگ، در مقاله‌ای به بحث پیراون میل به خودکشی و نابود کرد خود و البته دلایل آن بویژه در جوامع شرقی پرداخته است!

الگو برداری‌های اشتباه، اسطوره سازی‌های غلط
نقش و جایگاه الگوبرداری‌های اشتباه و از آن مهمتر قهرمان‌پروری و اسطوره‌سازی‌های غلط در تکرار فجایع و حوادث کوه‌نوردی ما غیرقابل انکار است.کوه‌نوردانی که با اشتباهات فاحش و در برخی موارد بسیار ساده و قابل پیش‌بینی و پیش‌گیری جان خود را از دست داده‌اند تبدیل به اساطیر جاودانه کوه‌نوردی شده‌اند و متاسفانه برخی از هم‌نوردان یا دوستان آنها چنان تعصب غیرمعقولی بر این عزیزان دارند که کوچکترین انتقادی بدترین عکس‌العمل‌ها را به دنبال دارد؛ بنظر می‌رسد تکلیف و سرنوشت جامعه‌ای که قهرمانان و الگو‌های آن افرادی هستند که با اشتباهات ساده و فاحش از دنیا رفته‌اند نیازی به توضیح نداشته باشد.

علم‌گریزی و علم‌ستیزی
یکی از تاریک‌ترین نقاط فرهنگ کوه‌نوردی ما علم‌گریزی و علم‌ستیزی است. بسیاری از گروه‌های کوه‌نوردی و سرپرستان آنها هنوز توجهی به ساده‌ترین اصول، مانند پیش‌بینی‌های آب و هوای  منطقه کوهستان و یا برنامه طبیعت‌گردی را امری زائد می‌دانند و یا از آن بدتر با علم به وضعیت بحرانی منطقه در روز اجرای برنامه اصرار به اجرای آن دارند. حال به اینها اضافه کنید صعود با دمپایی!!! شلوار جین، کفش کتانی و امثال آن در یک روز زمستانی و البته افتخار به آن! اصرار عجیبی داریم که یاد نگیریم، حتی در رشته خود مطالعه نکنیم، حتی اگر کسی علمی و با منبع معتبر اشتباهمان را یادآور شد کماکان به آن ادامه دهیم. هنوز استفاده از باتون قرتی‌بازی محسوب می‌شود؛ هنوز دستگاه جی‌پی‌اس وسیله‌ای زائد است؛ هنوز رابطه عجیبی میان دنبه و چربی با کفش کوه‌نوردی برقرار است! هنوز کنسرو تُن ماهی در فرهنگ تغدیه ما جایگزینی علمی ندارد، هنوز...

✍️  پویا سلیمانی
باشگاه کوه‌نوردان ‌ایران

آمار سایت

2888705
امروزامروز1223
دیروزدیروز2018
این ماهاین ماه39337
کل بازدید کنندگانکل بازدید کنندگان2888705
آی پی شما :18.119.134.196

رزو تبلیغات

جهت تبلیغات شغل خود در سایت با شماره  09368194627  تماس بگیرید

چه کسی آنلاین است؟

ما 1709 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

تبلیغات شما