موضوعی که امروزه در کوهنوردی مشاهده می شود نوعی نگرش و رفتار است که تغییری در رتبه و جایگاه ارزش ها و ضد ارزش ها را سبب شده.
امروزه گاهی مشاهده می شود صعود کردن (فتح کردن و زدن قله) به حربه های مختلف و هر قیمتی صورت می گیرد و گاهی در راه نیل به این هدف برخی کوهنوردان از هیچ کاری فروگذار نمی کنند. (از نادیده انگاشتن ابتدایی ترین اصول و قوانین کوهنوردی تا عدم رعایت اخلاق).
آنچه نگران کننده است آرزوی مرگ در کوهستان و در سر پروراندن آن است. مرگ برای اسطوره شدن و قهرمان شدن!
واقعا چرا باید این گونه باشد؟ چرا یک کوهنورد باید آرزوی مرگ در کوهستان را در سر بپروراند؟ عامل یا عوامل شکل گیری چنین تفکری چه چیزی است؟ ریشه مشکلات را در کجا باید جستجو کرد؟
منابع آموزشی، شیوه های آموزشی، الگو ها و اسطورها! و یا قضیه و مشکل عمیق تر از این مسائل است؟ مشکلی که ریشه های آن را در مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باید جستجو کرد.
نباید این موضوعات را نادیده انگاریم. مسائلی که دست در دست هم می دهند و باعث بقا و یا زوال خواهند شد.
چه آموزش و چه الگویی باعث شده یک بازیکن فوتبال به داور مسابقه اعتراض کند و به او بگوید که بر روی وی خطایی صورت نگرفته و او اشتباه می کند و یا چه آموزشی و تربیتی باعث می شود مرحوم زرافشان در مسابقات یخ نوردی به فینال نرود با وجود اینکه داورها نام او را برای فینال اعلام کردند و در کمال ناباوری او می گوید که خطایی انجام داده که داوران متوجه نشده اند! اما او می گوید خودم که می دانم خطا انجام داده ام و این کافیست و به فینال نمی رود. مثال دیگر دونده آمریکایی است که در چند قدمی خط پایان می ایستد و به فردی که دچار مشکل شده کمک می کند تا او نفر اول شود.
چه شیوه های آموزشی باعث چنین حرکات و رفتارهایی می شوند؟ آیا فقط دیدن و شنیدن آن ها کافیست تا به وجد آییم؟ چرا گاهی جان ما و دیگران چنان بی اهمیت می شود که فقط رسیدن به قله و فتح کردن برای ما اهمیت پیدا می کند؟ رسیدن به چه بهایی؟ آیا این گونه رسیدن به هدف ارزشی دارد؟ آیا این واقعا ارزش محسوب می شود و سوال دیگر اینکه این ارزش در نزد چه کسانی پررنگ است؟ همان هایی که به دنبال اسطوره و قهرمان بازی هستند؟ کسانی که اصل موضوع را فراموش کرده و از کوهنوردی فقط قله زنی را فرا گرفته اند!
من به چه آموزشهایی نیاز دارم؟ اولویت های آموزشی من چه چیزهایی است؟ آیا واقعا اولویت و مرزی وجود دارد؟ اصول فنی و قوانین و یا بحث مدیریت و روانشناسی صعود و علوم انسانی و یا بها دادن به اخلاق مداری؟
اگر به هر یک بهای بیشتری داده شود باز به مشکل بر خواهیم خورد. آموزشی که همه جانبه باشد و به تمامی جنبه های آموزش بها داده شود. به طوری که رشد یکی باعث پس زدن دیگری نشود. آموزش و رشدی که به مرحله عمل رسیده و به اجرا گذاشته شود.
به امید روزی که هرگز نگوییم "تجربه ها را تجربه نکنیم" و بجای آن بگویم "خواهان تجربه کردن تجربه ها و تکرار برنامه های خوب و لذت بخش دیگران هستیم."
مهرداد کرمی
انجمن پزشکی کوهستان ایران