وقتی صحبت از صعود و فتح قله می شود ناخودآگاه، یاد کار بدنی و فیزیکی و کوله کشی و نفس نفس زدن می افتیم. اما از نظر من دو نوع صعود وجود دارد:
صعود اول: صعود مکانیکی
صعود مکانیکی، یعنی برای کوهنورد فقط فتح قله، هدف است، در این صعود، فرد به پیرامون خود توجه ندارد، مثلا زیبایی های اطراف، درک طبیعت و ...
او صرفا می خواهد صعود کند، تحت هر شرایط و هر قیمتی. در صعود مکانیکی بیشتر جنبه قدرت بدنی مطرح است و غالبا، کل کل ها و رجز خوانی ها در این مدل مطرح است.
گویا فقط اجرای فرمانی بارگذاری شده در cpu مغز کوهنورد اولویت است که توسط یک ماشینِ بی احساس باید صورت گیرد و دست آخر اینکه در این نوع صعود، کار تیمی خیلی مهم نیست و هر فردِ گروه صرفا به خودش می اندیشد و هر چه آید خوش آید و هر انچه شد، شد.
صعود دوم: صعودِ حسی
در این نوع صعود فرد علاوه بر تعیین هدف، به اغنا خود هم می پردازد، به محیط پیرامون خود دقت می کند، انواع گیاهان، نحوه رویش، جهت باد، شکل سنگ ها، چرایی خلقت، بزرگی آفرینش، واکاوی خود، آموزش هر موضوع جدید، پیگیر بودن احوالات همنورد خود، بهداشت محیط و خلاصه همه چیز در ذهن و قلب او جاری و ساری است، رنگ گل ها قلقلکش می دهد و نم بارون عاشقش می سازد.
او از لحظه لحظه صعود لذت می برد. با سنگ و گیاه و مه و خورشید و فلک و خالقِ خود حرف می زند و به دنبال خلق ذهنی راهکارهایی جهت فائق آمدن بر مشکلات روز مره خود و دیگران است.
در صعود حسی علاوه بر جنبه ارتقا قدرت بدنی، فرد به پالایش و صیقل روح و روان خود نیز می پردازد، گویی صعودِ حسی مجموعه ای از ادراکات و توجهات به درون خود و محیط پیرامون است. در صعودِ حسی، ضمن دقتِ فرد به سلامتی و ایمنی خود و دیگران #حال خوبی دارد.
سعید طیرانی