ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

باشگاه کوهنوردی راگه رفسنجان برگزار میکند

#دوره آموزشی
مقدماتی کوهپیمایی ویژه بانوان

شماره تماس جهت هماهنگی:
جناب آقای پیمان پرران نژاد
09131938357

شرکت برای عموم آزاد می‌باشد

مي توان كوهنورد بود و از کوهستان لذت برد

می توان در راه قله ( در کشاکش رفتن یا نرفتن ) مبانی عشق را مرور کرد .

می توان نقشه خوانی آموخت و پیوسته راه در خور و درست تر را باز شناخت .

می توان باد گیری پوشید تا آنچه نباید در تن آدمی راه نیابد .

می توان در تاریکی غار (( خود )) را ندید .

می توان در صعود کلاهک ٬ شکوه نیروهای نهان آدمی را به چشم دید .

می توان کوشید که شب سردی را بدون کیسه خواب به خواب غفلت فرو نرفت .

می توان بر یالها با یاران سرودهایی خواند .

می توان در برابر پناهگاه ها ایستاد و تجسم احساس مسئولیت در برابر آیندگان را به چشم دید .

می توان از پا نهادن بر موری پرهیخت .

می توان از برکندن و بردن گلی زیبا هم پرهیخت ٬ میتوان آن را بو یید و یا تنها تماشا کرد .

می توان زخم دوست را بست .

می توان آب قمقمه را تقسیم کرد .

می توان نیم تنه خود را به رفیق داد .

می توان واپسین نفسهای زندگی را نیز در جستجوی نخ بهمن همنورد کشید .

می توان ــ در برنامه ــ چادری پر از مهر و صمیمیت کرد .

می توان با طناب به هم پیوست .

می توان با گره دو سر طناب ٬ دولا پیوندها را محکم تر کرد .

می توان به حمایت ایستاد.

می توان به حمایتچی اطمینان کرد .

می توان به هنگام سنگنوردی گیره گرفت ٬ خود را بالا کشید .

می توان به هنگام کوهپیمایی نیازهای خود را به کوله ای محدود کرد .

می توان آموخت توشه برداشتن را و هم بار خویش بر پشت خویش بودن را .

می توان چشید ٬ آن کس که بیشتر آب می نوشد ٬ بیشتر گرسنگی خواهد کرد .

می توان از شلاق طوفان نهراسید .

می توان در گروه حمله جنگیدن را آموخت .

می توان در گروه نجات بی پروا خود را به آب و آتش زد .

می توان در گروه پشتیبانی ایثار کرد .

می توان در گروه تدارکات بی سر و صدا نیاز دیگران را بر آورده ساخت .

می توان کوشید تا سنگی بر سری فرو نغلتد .

و می توان هنگام فرو غلتیدن سنگ با فریادی به هنگام و به جا مردم فرو دست را

با خبر کرد که(( آی سنگ )) .

می توان شقایقها را تنها تماشا کرد و شاید هم بویید ٬ اما هرگز نچید و گذشت .

می توان بر روی اهل راه لبخند زد .

می توان دست همنورد را فشرد
میتوان گفت(( سلام ))٬ می توان گفت :

(( نخسته یاران! ))
می توان گفت: "سلامت باشید".

از کانال عاشقان کوه و طبیعت

انجمن پزشکی کوهستان ایران

الزامات صعودها و پیمایش‌های قلل و مناطق کوهستانی داخل کشور

با توجه به توسعه رشته کوهنوردی در سطح جامعه و استقبال آحاد مردم از فعالیت‌های باشگاه‌ها، بنا بر توصیه کمیته فنی این فدراسیون، الزامات صعودها و پیمایش‌های قلل و مناطق کوهستانی داخل کشور به شرح زیر اعلام می‌گردد:
1. هرگونه فعالیت صعود قلل مرتفع توسط باشگاه‌های کوهنوردی تنها پس از اخذ مجوز اداره ورزش و جوانان استان با رعایت آئین‌نامه‌های عمومی و تخصصی ثبت باشگاه‌ها مجاز می‌باشد.
2. حضور سرپرست و مسئول فنی دارای مدرک مربیگری یا مربی راهنما و امدادگر در تیم الزامی است.
3. اخذ بیمه ورزشی، بیمه مسئولیت تیم و سایر بیمه‌های مکمل برای اجرای برنامه ضروری است.
4. لازم است کلیه همراهان حاضر در برنامه دوره‌های مقدماتی و کارگاه‌های آموزشی فدراسیون را پیش از حضور در برنامه‌های رسمی گذرانده باشند.
5. لازم است باشگاه‌ها فعالیت‌های فصلی خود را پیش از اجرا به هیات استان خود اعلام نمایند. همچنین اعلام کلیه برنامه‌های خارج از استان از طریق هیات مبدا به هیات مقصد الزامی است.
6. آگاهی کامل از صحت و سلامت اعضای تیم توسط باشگاه و سرپرست برنامه قبل از اجرا ضروری است.
7. جهت صعود به قلل سایر استان‌ها کسب اطلاعات جامع توسط سرپرست برنامه از منطقه و محل اجرای برنامه، امکانات، اطلاعات راه‌ها و مسیر صعود، شرایط جوی، فرهنگی و اجتماعی، استان و شهر مقصد، احترام به ساکنین محلی و اخذ مجوزهای لازم ضروری است.

ادامه مطلب...

یک حادثه و تجارب آن

میخواهم برای انتقال تجربه ای به عقب برگردم ( ۳۱ سال پیش ) از نظر خودم واکاوی کنم اتفاقات زمان گذشته ای را که خاطره خوبی از آن ندارم .
جوانانی بودیم با میانگین سنی ۲۰ سال پر از شور و شوق و جویای نام کنجکاو برای رسیدن یا شاید زود رسیدن . بله زود رسیدن !
چرا که معلم و مربی داشتیم که هر چه می‌دانست بدون خساست معنوی و مادی در اختیارمان گذاشت ( حتی جان شیرینش را ) .
آنچه که در آن زمان مرسوم نبود !( همه چیز را رایگان انتقال دادن ) .
باید سال ها می‌گذشت تا تجربیات گران به شما می‌رسید ، و این کسب تجربیات و فوت و فن برای ما فقط در مدت ده ماه دست یافتنی شد .
ماجرا مربوط به اوایل مهر ۱۳۶۹ تا ۱ مرداد ۱۳۷۰ می باشد .
اتفاقات دهه ۶۰ سنگنوردان همدانی خود روایتی عاشقانه و گاهی یک تراژدی بوده همه و همه تاثیر گذار بر این حادثه بود که بحث راجب آن مجال این زمان نیست .
همانطور که اشاره شد جوانانی بودیم پر از شور و شوق و هیچ تجربه ای از یک حادثه تلخ و سنگین نداشتیم و مربی ما نیز !!
محمد ( حاج ممد صدایش میکردیم ) چنان انتقال مطالب را بدون کم و کاست در اختیار شاگردان گذاشت که مطمئن بود پابه پای او مثل تمریناتی که داشتیم کار را به پایان خواهیم رساند.

غافل از اینکه چیزی در کمین است که هرگز او را لمس نکرده بودیم، آن هم خطر .... !
آگاهی و یا بهتر بگویم بی توجهی به موقعیت زمانی و مکانی ، زیر ساختی بود که باعث شد خطر را در آغوش بگیریم مثل یک معشوق جانی ....!
عشق رساندن جوانان به ستیغ علم کوه آن هم از مسیر دیواره و از دو مسیر به صورت همزمان با شش کرده رویایی بود که در سر داشتیم و علاوه بر آن رکوردی بود که باید بر جای می‌مانست و آن هم صعود اولین کرده ی مستقل شانزده ساله ها به دیواره علم کوه .
ولی صد افسوس حاج محمد خود قربانی این رویا شد
میخواهم برگردم به اشتباهات آن دوره که جوانان امروز دیگر آزمون و خطا نکنند .
در زیر فهرستی از اشتباهاتی که منجر به این حادثه شد ( از دیدگاه خودم ) نقل میکنم امید است که مورد استفاده علاقمندان به ورزش دیواره نوردی قرار گیرد :

صعود در زمان غیر استاندارد ( ۹ صبح )

ادامه مطلب...

آمار سایت

2664234
امروزامروز1289
دیروزدیروز1417
این ماهاین ماه100001
کل بازدید کنندگانکل بازدید کنندگان2664234
آی پی شما :54.224.124.217

رزو تبلیغات

جهت تبلیغات شغل خود در سایت با شماره  09368194627  تماس بگیرید

چه کسی آنلاین است؟

ما 1907 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

تبلیغات شما