پیادهروی یا دویدن آرام باعث سوزاندن حدود 100 کالری به ازای هر مایل (1.6 کیلومتر) میشود.
برای کاهش نیم کیلوگرم از چربی بدن باید حدود 3500 کالری اضافی را با انجام فعالیت جسمی بسوزانید.
پیادهروی یا دویدن آرام (جاگینگ) باعث سوزاندن حدود 100 کالری به ازای هر مایل (1.6 کیلومتر) میشود. به ازای هر 35 مایل (56 کیلومتر) پیاده روی نیم کیلوگرم از چربی بدنتان کاسته خواهد شد، به شرطی که میزان دریافت غذا و سایر فعالیتهای جسمیتان ثابت بماند.
اگر پیادهروی سریع (با سرعت 6.5 کیلومتر در ساعت) به مدت نیم ساعت برای پنچ روز در هفته انجام دهید، حدود 16 کیلومتر در هفته را خواهید پیمود و در پایان سه هفته و نیم، حتی اگر میزان کالریهای مصرفیتان ثابت بماند، احتمالا نیم کیلوگرم از وزنتان کاهش خواهد یافت. اگر در همین مدت میزان دریافت کالری از راه غذا را در حد چند صد کالری در روز کاهش دهید، میتوانید سرعت کاهش وزن را بیشتر کنید.
آنچه در محاورات میان کوهنوردان و طبیعتگردان بعنوان کولهکشی نامیده میشود چیزی نیست جز حمل کولههای سنگین طی چند روز متوالی. چند وقت پیش حوالی 4 بعدازظهر شخصی را دیدم که از شیرپلا عازم توچال بود، تنها و بدون دانستن مسیر و البته با یک کولهپشتی پر از سنگ! مربی محترم ایشان فرموده بودند که باید با کوله پر از سنگ تا توچال بروی. مساله و موضوع مورد بحث این است که حمل بار سنگین که افتخار بسیاری از کوهنوردان محسوب میشود چه عواقبی در پی دارد؟؟؟
برخی از عواقب ناشی از تحمل این فشار عبارتند از:
اختلال در عملکرد عصبی
طی تحقیقی که روی سربازانی که موظف به حمل کولهپشتیهای سنگین بودند صورت گرفت دانشمندان دریافتند که علاوه بر ایجاد دردهای ناخوشایند و شدید در کمر، آنها دچار احساس سوزش یا خارش در نوک انگشتان خود میشوند. طی این تحقیقات محققان دریافتند که چگونه اضافه بار بعنوان یک عامل فشار و تغییر شکل برخی نقاط بدن نمایان میشود، این فشار از سطح و رویه بدن عبور کرده و به بافتها و اندام داخلی افراد منتقل میشود. درواقع تحقیقات و نتایج ام.آر.آی نشان داد که این فشار بعد از عبور از سطح پوست بدن، مستقیما به اعصاب بافتهای عضلانی وارد و حمل کوله با بار سنگین موجب ورود فشار و آسیب به این اعصاب میشود. یکی ازاین آسیبهای وارده، کاهش سرعت انتقال سیگنالهای الکتریکی اعصاب است.
در صورتي كه تنفس طبيعي وجود نداشت سر را به سمت عقب خم كنيد سپس دو تنفس دهان به دهان بدهيد و ماساژ قلبي را ادامه بدهيد
چطور تنفس مصنوعي بدهيم؟
برای انجام تنفس مصنوعی ابتدا نفس عمیق کشیده سپس با اطمینان از باز بودن راه هوایی با عقب کشیدن چانه مصدوم (ممکن است گشتن دهان و حلق مصدوم با انگشت ضروری باشد)دهان را روی دهان یا بینی مصدوم گذاشته و هوا را وارد ریه مصدوم میکنیم. معیار کافی بودن میزان ورود هوا، دیدن حرکت قفسه سینه است. پس از دادن هر نفس دهان را از روی دهان مصدوم برداشته و مجددا با يك دم عميق براي دادن تنفس عمیق آماده میشویم. در زمان نفس کشیدن بهتر است صورت را به سمت سینه مصدوم برگردانیم تا هم از هوای خروجی از ریه مصدوم تنفس نکنیم هم خارج شدن هوا را ببینیم و احساس کنیم. تنفس مصنوعی تنها دوبار داده میشود و پس از آن ماساژ شروع میشود.
راه هوايي را باز كنيد تا مانعي در سر راه تنفس نباشد ببينيد آيا قفسه سينه بالا و پايين مي رود يا نه؟
30 ماساژ در 20 ثانيه
ماساژ قلبی که درواقع فشردن قلب مصدوم برای پمپاژ مصنوعی قلب است توسط فشار دادن قفسه سینه انجام میگیرد. برای این کار کف یک دست را در ناحیه وسط سینه قرار داده و دست دیگر را روی آن میگذاریم. به صورت عمودی به قفسه سینه فشار وارد میکنیم تا در حد 3 تا 5 سانتیمتر جابهجا شود. تعداد ماساژ قلبی در هر سیکل 30 عدد است که باید در بازه زمانی حدود 20 ثانیه انجام شود. بعد از این 30 عدد ماساژ 2 تنفس مصنوعی به روشی که شرح داده شد انجام میگیرد.
غذای خودتان را همراه داشته باشید.
درست است که در عالم رفاقت این حرفها را نداریم، اما اگر از قبل قرار نبوده که غذای جمع یک جا خریداری شود، بهتر است به اندازه خودتان کنسرو و خوراکی به همراه داشته باشید تا لازم نباشد از غذای دیگران بخورید.
لوازمتان را پخش و پلا نکنید.
اگر بیش از حد وسایلتان را پخش کنید، ممکن است آرامش همسفرهایتان را بگیرید.
پایه باشید، اگر نیستید جدا شوید.
درباره تصمیماتی که آنقدرها هم حیاتی نیستند، یا پایه باشید و یا خودتان جدا شوید. مثال: اگر شب ها نمی توانید دیر بخوابید، بهتر است هر وقت که راحتید از گروه جدا شده و به داخل چادر بروید، به جای اینکه با تکرار جمله “خوابم می آید” لحظه های بقیه را خراب کنید.
زیاد آواز نخوانید.
آواز خواندن کار لذتبخشی است و خیلی وقتها در یک جمع دوستانه از آدم می خواهند که برایشان آواز بخوانیم. اما در این مورد باید بسیار هوشمندانه رفتار کنیم. ممکن است همه ی افراد یک جمع از صدا و یا سبک خواندن ما خوششان نیاید. بنابراین تعداد آواز خواندن هایتان را محدود کنید و نگذارید کسی به خاطر رودربایستی مجبور به شنیدن صدایتان باشد.
در گروه سعی کنید تقسیم کار کنید
کمپینگ یک نمونه عینی از کار گروهی است و هر کسی می تواند وظیفه ای برای خود پیدا کند تا جمع بیشتر لذت ببرد. یک نفر اطراف را تمیز می کند، یک نفر به دنبال چوب است، یک نفر آتش را به پا می کند، یک نفر آشپزی می کند و …. اینکه این وظایف عمدتا توسط یک سری اشخاص اتفاق بیفتند و شما نقشی در این اتفاقات نداشته باشید، وجهه شما را برای دوستانتان خراب می کند.